متن ترانه

از شبا سکوت گرفتم ، از تو مهتاب شعر و رؤیا
شدم اونی که تو خواستی : نم نم بارون رو دریا
تو شبای بی ترانه به خیال تو نشستم
اما هرچی دیده بستم تو نیومدی... شکستم
هنوز از تو جون می گیره عطر شورانگیز پونه
روی گیسوی تو مونده بارونای دونه دونه
تورواز رؤیا گرفتم ، از چراغ و شور و مستی
باتوزندگیمو ساختم،توی قلب من نشستی
ظهر خواب آلوده ی گس با تو طعم سحری داشت
توی باغ خشک خونه دست تو ترانه می کاشت
خستگی کوچه گردی ، بی کسی ، زندگی سردی
با نفسهای تو میمرد ، با تو نه غم نه که دردی

روزبه نعمت الهی توی قلبم نشستی