سهراب پاکزاد تنهایی
متن ترانه
کم کم از تنهایی از این همه دردایی که داشتم تو زندگیم بدون هیچ فردایی میمردم
تا شد چشمم افتد تو دوتا چشم سیاه تو همون چشمای عجیبت که تو عمرمم ندیدم
شب شد و روز شد و بد بود حالم خوب شد
و خیلی بهتر شدم وقتی دستای قشنگتو گرفتم
کم کم آروم شدم عاشق تو مست تو عاشق چشمات تو بارون این صحنه چقد قشنگه
حالا اگه نبینمت یه روز تو رو چی میشه اون روز ای خدا وای وای
نیای یه روز بهم بگی میخوام برم خدا نگه دارت باشه وای وای وای
بیا بذار هر روز و هر شبی فقط نگات کنم ببینمت هی هی هی هی
بیا نباشیم ما یه جوری که بگن اونام جدا میشن ببین کی کی کی
تک تک حرفایی که میزدیم تنهایی رو درخت و برگ و درو دیوار و هرجایی نوشتم
شمعاتو عکساتو شیشه های عطر تو هر چی که داشتم از تو تو همه جای این اتاق گذاشتم
کم کم آروم شدم دیوونه حرف تو میگفتی آروم تو بارون این صحنه چقد قشنگه
حالا اگه نبینمت یه روز تو رو چی میشه اون روز ای خدا وای وای
نیای یه روز بهم بگی میخوام برم خدا نگه دارت باشه وای وای وای
❤❤❤
عالیییییییی
خوب نبود
چه عكس زيبايى ☺☺️
aliiiiiiiiiii bod
خیلی قشنگهه❤❤
BinazirTarin lezzat bordim
eتنظيم عالي
Perfect ❤️
biaaa..bezar harruz o harshabi faghat negat konm
Kheilyyyy khube
فووووق العاده بود
این چه حسو حالیه اخه چرا من رو هوام
هم آهنگسازی و هم ترانه عالی بود …
مرسی بابت این همه خلاقیت و احساس…
بسیار عالی و دل نشین وای وای وای
عالیه❤❤
Vaghean zibast ❤️
عالییییییی بود آهنگ بهترینیی