اشتراک با دوستان

متن ترانه

وقتی شب برهنه میشه تو یه ماهه دلربایی تو همون یار عزیزی

که همیشه باوفایی منو سفره چین مهتاب با ترانه آشنا کن

شب شاعرانه ای با گرمیه واژه به پا کن یه طلوع تازه میخوام

یه حریم بیکرانه بعد شب نشینیه ماه یه شروع جاودانه

یه طلوع، رنگ تن تو جنس ابریشمه آغوش زیر سایه ی همیشه

با تو از غصه فراموش بگو از تاج ترانه غزلای عاشقانه

بگو از مخمل آواز تو و رقصو منو پرواز تو که جون دادی به دستام

با نوازش نفسهات منو همراهه ستاره ببرم تا شب یلدات

یه طلوع تازه میخوام یه حریم بیکرانه بعد شب نشینیه ماه

یه شروع جاودانه یه طلوع، رنگ تن تو جنس ابریشمه آغوش

زیر سایه ی همیشه با تو از غصه فراموش

شهریار دلربا