اشتراک با دوستان

متن ترانه

خسته ام خسته و تنها
قدمی پیش بیا ساحل دریا
برسان اون بقل و تنها
شاید آنجا دل من مانده به دریا
موج هم اکنون زدش از سمت ساحل
دل تنها اون عروس دل من بود
که بردش دل دریا
اون عروس دل من بود
که بردش دل دریا
صبحدم سوزش و سرما
بربود این دل تنها
که ربود از کفم آخر
دل افسون شده ام اون دل دریا
قدمی پیش بیا ساحل دریا
که روم آن طرف ساحل خشکیده رویا
روم امشب به کجا
اون لب زیبا
نبرم با خود از اینجا
سخن از عشق بگو
ای دل تنها
تو ببین این منم اون کشتی بشکسته
که مانده است به گل
بر تن این ساحل دریا
ببرم با خود از اینجا که زنم با تو به دریا
که بر هر جا بروی با تو شوم از فردا
به کجا رو بنهم چون که تویی اینجایی و آنجا
از افق میرسد آن کشتی عشق من تنها
اون لباس تن افسون شده است بر تن دریا
که چون هیچ است نکند تن به حز از تن دریا

علیرضا روزگار ساحل