اشتراک با دوستان

متن ترانه

تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون
نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"
تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها
تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون
این باغ من ، آن خوان من ، این آنٍ من ، آن آنٍ من
ای هر "من" ات هفتاد من ، اکنون کهی از تو فزون
کو عشرت شبهای تو ، کو شکرین لبهای تو
فرزند و اهل خانه ات از خانه کردندت برون
برکن قبا و پیرهن ، تسلیم شو اندر کفن
بیرون شو از باغ و چمن ، ساکن شو اندر خاک و خون
امروز ضربت ها خوری ، وز رفته حسرت ها خوری
زان اعتقاد سرسری ، زان دین سست بی ستون
تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون
نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"
تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها
تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون
این باغ من ، آن خوان من ، این آنٍ من ، آن آنٍ من
ای هر "من" ات هفتاد من ، اکنون کهی از تو فزون
کو عشرت شبهای تو ، کو شکرین لبهای تو
فرزند و اهل خانه ات از خانه کردندت برون
تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون
نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"
تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها
تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون

علیرضا عصار دام اجل