اشتراک با دوستان

متن ترانه

گریه کن تا اشک چشمات بریزه رو تن بارون
مثل بارون که تو دریا گم میشه راحت و آسون
منم و عشق و نگاهت، ساده از غمت گذشتم
هرچی از نگفته ها بود گوشه ی دلم نوشتم
روی این بلندی غم وایسادم شاید بیفتم
بغض مرگه توی سینم، تو مقصری عزیزم
گریه ی کار دل من هرچی هست از تو ا یا من؟
یا کمی حوصله از تو، یا کمی فاصله از من
از دو چشمی که نجیبه، گلگی یکم عجیبه
به لطافت ستارست اما دستام بی نسیبه
همیشه گریه ی چشمات یه سوال بی جوابه
واسه تو اگر یه راهه واسه من فقط عذابه
از دو چشمی که میریزه خنده های عاشقونه
نمیدونم غم و غصست یا که لحظه ی جنونه
روی این بلندی غم وایسادم شاید بیفتم
تو مقصری عزیزم، آره تو، همین که گفتم

مازیار فلاحی مقصر