اشتراک با دوستان

متن ترانه

وقتی اومدم سراغــت ، پُرِ گریه شد وجودم
یه جوری نِگام میکردی ، انگار عاشقت نبودم
هِی دعا کردم خدایا ، عشقمو یه کم دو دل کن
داد زدم عشقِ قشنگم ، بگو نه دستاشو وِل کن
رو به روت وایساده بودم ، چرا چشماتو میبستی
یه دفعه دنیام سیاه شد ، وقتی که پیشش نشستی
دستتو گرفت و دیگه ، نفس من هم سر اومد
همه دست زدن براتون ، ولی من گریه ــم در اومد
نخواستم منو ببینی ، وقتی که اشکام میباره
یا تو عاشقم نبودی ، یا دعا اثر نداره
حالا دیگه مالِ اونی ، من ندارم سهمی از تو
اون بهت یه حلقه داده ، من هزارتا حلقه اشکو
صدایِ هق هقِ من رو ، مطمئن بودم شنُفتی
بله رو باز هم عزیزم ، وای چه قاطعانه گفتی
حالا که دوتایی رفتین ، سمتِ ماشینِ عروسش
توو چِشای من نگاه کن ، پاشو آفرین ببوسش
گُلایِ ماشین عروسش ، خیلی هم پژمرده بودن
لباسایی که تنش بود ، اصلاٌ هم قشنگ نبودن
کُل کوچه های شهرو ، امشب با عشقت میگشتی
پاتوق همیشگیمون ، هر چی موندم برنگشتی

مجید خراطها حلقه 2