اشتراک با دوستان

متن ترانه

یادته کنار دریا
روی ماسه های ساحل
گفتی که هرگز تو از من
نمیشی یه لحضه غافل
دوتا قلب عاشقونه
روی ماسه ها کشیدی
گفتی تار موی من رو
به همه دنیا نمیدی
به همه دنیا نمیدی
نه مگه تو نگفته بودی
واسه تو رفیق راهم
ما چه نقشه ها کشیدیم
واسه فرداهای با هم
تو میگفتی که بمونیم
پاک و بی ریا و ساده
دستای هم و بگیریم توی پیچ و خم جاده
اما افسوس اب دریا
قلبها رو از هم جدا کرد
دل سنگ آبی آب لبامون و بی صدا کرد
توی چشم به هم زدن برد
آب دریا خاطراتم
حالا یک دل واسه من موند
که اونم مونده تو ماتم
بمیرم اون دم آخر
چی به روز عشقم اومد
هی نگاش به من میوفتاد و
کاری از من بر نیومد
میدیدم که لای موجا
دنبال دستام میگرده
با غم و گریه و زاری
مگه عشقم بر میگرده
مگه عشقم بر میگرده
خون بهاش و من نمیخوام
عشقم و داری میگیری
دریا و ساحل سنگت
ای خدا کنه بمیری
میدونم که لای موجا
دنبال دستام میگردی
ای خدا خودت نگاه کن
دریا با دلم چه کرده
اما افسوس اب دریا
قلبها رو از هم جدا کرد
دل سنگ آبی آب
لبامونو بی صدا کرد
توی چشم به هم زدن برد
آب دریا خاطراتم
حالا یه دل واسه من موند
که اونم مونده تو ماتم
از لب دریا و ساحل
هرکی یه خاطره داره
آخه دست خیلی ها روتوی دست هم میذاره
دریا حرفی دارم اما
واسه ی گلایه دیره
از خدا میخوام که هیچ وقت
عشقتو از ات نگیره
اما نارفیقی کردی
کردی عشقمو نشونه
باشه اشکالی نداره
ما خدامون مهربونه

مجید خراطها دریا