متن ترانه

ببين ديازپام ده خورانده‌اند
گذر گذر گذر گذر گذر گذر
از سه راه آذری گذر
و از حدود سروری گذر
و از پیاز و جعفری گذر
و از شراب خانگی گذر
و از سه راه آذری گذر
...ز کار و بار و یار و دلدار گذر
دود سیگار را بگیر به عرش رو
فرش زیر پای را فروش
ز سر ز همسر گذر ز مادر گذر ز ما در گذر
دود سیگار را ببین برو بمیر
زیر پای را ببین ز جان گذر
ز جان ز خانمان گذر
در بزن کوبه سفالیت
بر در بزن گشوده شد چو در ز در گذر
جسم خود سه راه آذری ببر برون نیا
شمال شهر را بکش. بکَش به دشت آمپول و ساقیان و درگذر
ز سر ز همسر ز ما درگذر
تیغ و رگ ز جمجمه تپانچه بگذران
بر آزردگی خود کمانچه بگذران
ز جان گذر ز جان ز خانمان گذر
ببین چگونه جان مشوش است عدد بده
ببین شهید شد برادرت عدد بده
ببین که نیستی عدد نود بده
...ز سر گذر
دلت به انتظار چشم هاست عدد بده
دلت به انتظار چشم هاست ببین جهان چگونه کرده است راست
نرو به زیر کار و بار دلبران گران
خزان شدی و سست و زرد از کران تا کران
دلت چه شد دلت چه شد؟
به باد رفت تمام ایده ها و آرزو ز یاد رفت
چست و چابکی چنان که خشم در دهی
ز جان گذر ز جان ز خانمان گذر
برو ونک به گوشه ای نشین و ساز زن
برو چنان به زیر آواز زن
درد بشووووو بشو بشو تهمتن و ز هفت خوان گذر
تیغ و رگ ز جمجمه تپانچه بگذران
...بر آزردگی خود کمانچه بگذران
ببین دیازپام ده خورنده اند خلق را
ببین چگونه کرده اند مجریای دلق را
ببین چگونه بشکنند جای شیشه تلق را
ببین چگونه پول می دهیم نفت و آب و برق را
...ببین احاطه کرده است عدد
فکر خلق را
مچاله شو به جوی آب شو روان عدد بده
زباله شو به گوشه ای غمین هزار ساله شو عدد بده
این قرار عاشقانه را عدد بده
شور و حال عارفانه را عدد بده
رو جهان بی کرانه را سند بزن
روی رود تشنگی سد بزن
ببين چه مانده است در برت فقط ندایمان
بیین چه مانده است در کفت فقط سرنگ انسولین
نسولین و وازکازین و وازلین و واجبی و زاهدین و راحمین و صاحبین و ... موم ا
در سه راه آذری کفن شدی

محسن نامجو سه راه آذری