متن ترانه

پریشان سنبلان پتاب مکه
خماری نرگسان در خواب مکه
بر اینی تا که دل از مو برینی
بر اینی تا که دل از مو برینی
برینه روزگار اشتاب مکه
اسب بی کهر را بنگر
رنج بی ثمر را
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را
اسب بی کهر را بنگر
رنج بی ثمر را
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را
تو بر روی سی مرغت سال گاه به خانه می آیی
می دانم نمی دانم چه کس این گونه ات نگاشته
دختر دم بخت
که عنقا نا می شوی و
از صد پشه می گذری
به خانه می آیی
به خانه می آیی
باور کن سی باره نوک این قلم پری شد
باور کن سی باره نوشته ام اسمت را
جرات نمی کنم
مریم در مریم دویده
بی خویشتن از آتش پاره آی
که هر صبح بیدار می شوی
عاشقانه ترانه ای که نمی شکند بر هیچ
وامانده تنابنده ای
آی آن مرغ عشق تابیده در سحر
آن ساعت چگونه می پری
بعد از این هر ساله بشتاب
بعد از این هر ساله بشتاب
مریم از تو مسیح می باید
مریم از تو مسیح می باید
هر دم از تو مسیح می بارد
مریم از تو مسیح می باید
هر دم از تو مسیح می بارد
مریم از تو مسیح می باید
هر دم از تو مسیح می بارد
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را
اسب بی کهر را بنگر
رنج بی ثمر را
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را
رنج بی ثمر را
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را
اسب بی کهر را بنگر
رنج بی ثمر را
شوق بی هدر را بنگر
مرز پرگهر را

محسن نامجو مریم