اشتراک با دوستان

متن ترانه

صدایه پا نبود صدایه تق تقه شکسته تو بود
غروب خسته بود که من سرم هنوز رو دامنه تو بود
صدایه پایه تو که تویه راه رو زبونه میکشید
تمامه روحمو برایه دیدنت به خونه میکشید
به مادرم بگین قفس شکسته و پرنده پر زده
به مادرم بگین بهار اومده جوونه سر زده
یه درده مطمئن مفاصله منو کلافه کرده بود
تمامه وزنشو به شونه هایه من اضافه کرده بود
غروب رفته بود غروبه تویه مه غروبه تو غبار
غروبه بیقرار غروبه رو سیاه غروبه بی پناه
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهازشن
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نمازشن
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهازشن
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نمازشن
صدایه پا نبود صدایه تق تقه شکسته تو بود غروب خسته بود که من سرم هنوز رو دامنه تو بود
صدایه پایه تو که تویه راه رو زبونه میکشید تمامه روحمو برایه دیدنت به خونه میکشید
به مادرم بگین قفس شکسته و پرنده پر زده به مادرم بگین بهار اومده جوونه سر زده

محسن چاوشی مادر