اشتراک با دوستان

متن ترانه

آخر راه اومدن با روزگار گره ی کوریِ که بخت منه

که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگیِ سخت منه

شاید این زخمی که از تو خوردمو از حرارت زبونه میکشم

یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم

بگو بازم هوامو داری و مث همه منو تنها نمیذاری و

بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و

بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

آسمون بخت تیره ی من ابری نمیمونه همیشه

من که پشتم به خودت گرمه و باز هرچی این راهو میام نمیرسم

نکنه دستمو ول کردی برم که به هرچی که میخوام نمیرسم

شایدم من اشتباهی اومدم که در بسته رو وا نمیکنی

من به این سادگی دل نمیکنم از تو که منو رها نمیکنی

بگو بازم هوامو داری و مث همه منو تنها نمیذاری و

بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و

بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

آسمون بخت تیره ی من ابری نمیمونه همیشه

محسن یگانه آسمون همیشه ابری نیست