متن ترانه

دوباره بیرق عزا در انتظار خانه هاست
در انتظار خانه ها دوباره بیرق عزاست
دوباره عطر و بوی بی قراری است که در نسیم کوچه هاست
و در میان خانه ها و کوچه های مه گرفته خانه ایست
که شعبه ای زعرش کبریاست و سالها و سالهاست
در این سئوال بی جواب مانده ایم خانه ی دوست کجاست
کجاست رواق منظر نگاهم آشیانه شماست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی شماست
بیا به هیئت خصوصی دلم، که روضه خوان آن خداست
دوباره بیرق و علم کتیبه های محتشم
دوباره شور و عشق و اشک، دوباره ماجرای مشک
دوباره پرسشی که سالهاست با دل آشناست
خانه ی دوست کجاست
به اسم رب الوفا
از مسلم نامه ای
به زاده ی مرتضی
آقا سلامٌ علیک
اما بعد از سلام
جانم فدای شما
ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین
کاشکی میشد که نامه ات پیک رهایی باشه
وقتی رسید به دستت هنوز یه راهی باشه
کاشکی میشد ببینی الان کجای کارم
شبیه یک غریبه تو کوچه ها آواره ام
اینجا دلی نمونده همه شبیه سنگند
به جز منو پسرهام همه تو فکر جنگند
یه حرفایی شنیدم که تو خبر نداری
کاشکی میشد حسین جان دخترتو نیاری
دلبر آشنا اینجا
مسلم شده آواره ی کوچه ها
غریب و تنها شدم
فردا هم می شوم
جانم فدای شما
ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین
به اسم رب الوفا
از مسلم نامه ای
به زاده مرتضی
آقا سلام علیک
اما بعد از سلام
جانم فدای شما
ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین
از قول من به عباس بگو که ای علمدار
تا می تونی سر راه مشک اضافی بردار
اونم باید بدونه دشمنا بی شمارن
حتی برا گلوی شش ماهه نقشه دارن
ای عزیز خدا، دستم بر دامنت
به سمت کوفه نیا
من از تو دورم ولی همراه نامه ام
جانم فدای شما
ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین

حاج محمود کریمی دوباره بیرق عزا در انتظار خانه ها