مصطفی راغب ماه سفر کرده
متن ترانه
متن آهنگ ماه سفر کرده راغب
تو می روی و دیده ی من تو می روی و دیده ی من مانده به راهت مانده به راهت
ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت
ای روشنی دیده ، سفر کردی و دارم از اشک روان ، آینه ای بر سر راهت بر سر راهت
باز آی که بخشودم اگر چند فزون بود در بارگه سلطنت عشق گناهت
آن شبنم افتاده به خاکم که ندارم بال و پرواز به خورشید نگاهت به خورشید نگاهت
تو می روی و دیده ی من تو می روی و دیده ی من مانده به راهت مانده به راهت
ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت
تو می روی و دیده ی من تو می روی و دیده ی من مانده به راهت مانده به راهت
ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت
ای روشنی دیده ، سفر کردی و دارم از اشک روان ، آینه ای بر سر راهت بر سر راهت
باز آی که بخشودم اگر چند فزون بود در بارگه سلطنت عشق گناهت
آن شبنم افتاده به خاکم که ندارم بال و پرواز به خورشید نگاهت به خورشید نگاهت
تو می روی و دیده ی من تو می روی و دیده ی من مانده به راهت مانده به راهت
ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت ای ماه سفر کرده خدا پشت پناهت