متن ترانه

امشب از آسمان ديده تو روی شعرم ستاره ميبارد

در سکوت سپيد کاغذها پنجه هايم جرقه ميکارد

شعر ديوانه ي تب الودم شرمگين از شيار حواهش ها

پيکرش دوباره مي سوزد عطش جاودان اتش ها

اري اغاز دوست داشتن است

گرچه پايان کار نا پيداست

من به پايان دگر نينديشم

که همين دوست داشتن زيباست

از سياهي چرا حذر کردن

شب پر از قطره هاي الماس است

انچه از شب بجاي مي ماند

عطر سکر اور گل ياس است

اه بگذار گم شوم در تو

کس نيابد زمن نشانه ي من

دانلود آهنگ امشب از آسمان ديده تو روی شعرم ستاره ميبارد

روح سوزان اه مرطوبت

بوزد بر تن ترانه ي من

اه بگذار زين دريچه ي باز

خفته در پرنيان روياها

با پر روشني سفر گيرم

بگذرم از حصار دنياها

داني از زندگي چه مي خواهم

من تو باشم تو پاي تا سر تو

زندگي گر هزار باره بود

بار ديگر تو بار ديگر تو

انچه در من نهفته دريايي ست

کي توان نهفتنم باشد

با تو زين سهمگين طوفاني

کاش ياراي گفتنم باشد

بس که لبريزم از تو مي خواهم

بدوم در ميان صحرا ها

سر بکوبم به سنگ کوهستان

تن بکوبم به موج درياها

بس که لبريزم از تو مي خواهم

چون غباري ز خود فرو ريزم

زير پاي تو سر نهم ارام

به سبک سايه ي تو اويزم

اري اغاز دوست داشتن است

گرچه پايان راه نا پيداست

من به پايان دگر نينديشم

که همين دوست داشتن زيباست

مهدیه محمد خانی از دوست داشتن