اشتراک با دوستان

متن ترانه

بلاتکلیف این تقدیر پیرم
دارم از یاد تو آهسته میرم
بگو از کی تموم لحظه های
جوونیم رو دوباره پس بگیرم
چه شوق دیدنت رفته تو جونم
دیگه سخته برام آواز بخونم
میخوام باور کنی تا زنده هستم
نمیشه باشم و بی تو بمونم
نمیشه باشم و بی تو بمونم
ازت ساختم یه خورشید طلایی
یه گهواره واسه لمس لالایی
حالا که عاشقت خوابش گرفته
نه تو هستی نه میدونم کجایی
برات پروانه بودم پر شکسته
سر پا بودم اما سر شکسته
بگو بعد تو بی تاب کی باشم
به کی تکیه کنم با دست بسته
چه شوق دیدنت رفته تو جونم
دیگه سخته برام آواز بخونم
میخوام باور کنی تا زنده هستم
نمیشه باشم و بی تو بمونم
میخوام باور کنی تا زنده هستم
نمیشه باشم و بی تو بمونم
نمیشه باشم و بی تو بمونم
بلاتکلیف این تقدیر پیرم
دارم از یاد تو آهسته میرم
بگو از کی تموم لحظه های
جوونیم رو دوباره پس بگیرم
چه شوق دیدنت رفته تو جونم
دیگه سخته برام آواز بخونم
میخوام باور کنی تا زنده هستم
نمیشه باشم و بی تو بمونم

ناصر صدر بلاتکلیف