اشتراک با دوستان

متن ترانه

من میخواستم که تو باشی
اولین و آخرینم ولی نشد
دیگه دیره
میخواستم که عاشقونه
تو رو کنارم ببینم ولی نشد
دیگه دیره
روزا با یاد تو خوشحال
شبام خوابتُ می دیدم
ولی نفهمیدی
هر جا که تو اونجا بودی
من به دیوونگی می رسیدم
ولی نفهمیدی
خیلی دیرشد
خیلی دیر شد
چشماتُ وقتی می دیدم
فکر می کردم که تصویر من بود
پشیمونم ، پشیمونم
حالا که مال من نیستی
بیشترش تقصیر من بود
پشیمونم ، پشیمونم
خیلی دیر شد
خیلی دیر شد
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت بمیره تونست
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت بمیره تونست
خوب می دونم یه کسی بود
به من و عشقم بدی کرد
دفتر خاطره هامو
یه غریبه خط خطی کرد
درگیر خجالت و ترس
دزدکی نگات می کردم
کاش می گفتم تو رو میخوام
آخ چه اشتباهی کردم
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت بمیره تونست
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت بمیره تونست
امشب شبِ عروسی توست
من تو کوچه گریونه چشمام
با اینکه امشب رفتی عزیزم
اما میدونم باز تو رو میخوام
بگو چه از دور واسه آینده ت
من آرزوی خوشبختی دارم
خب دیگه میرم تو رو با عشق و
رویای تازه ت تنها میذارم
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت بمیره تونست
اونکه میخواست تو رو از من بگیره تونست
میخواست عشقم توی قلبت …

نیما علامه پشیمونم