متن ترانه

برادر وقتی رفت جبهه لبخش خندون بود
ولی پشت خندیدنش غمی پنهون بود
توی کوله اش چندتا گردو یه مشت کشمش داشت
توی چشماش دریای عشق و آرامش داشت
لباسش خاکی به پاش پوتین بود
یه سرو آزاد برادر این بود
برادر کوهه برادر دریاس به قول مادر همیشه با ماست
صدام را اعدام نکنید او را به حلبچه ببرید
و بگذارید نفس های عمیق بکشد
نفس هایی عمیق عمیق عمیق
نفس هایی به عمق گورهای دست جمعی کردستان
صدام را اعدام نکنید او را به شلمچه بفرستید
و بگویید انقدر گریه کند تا نخل های سوخته ی خوزستان دوباره سبز شود
صدام را اعدام نکنید
او را به مادرانی بسپاریدکه هنوز
با هر صدای زنگی گمان میکنند فرزندان مفقودشان به خانه برگشته اند
برادر وقتی برمیگشت تنش گل گون بود

پرویز پرستویی برادر