اشتراک با دوستان

متن ترانه

تو از دستام سر خوردی چه بی اندازه ترسیدم
به حدی که تموم عمر با فکرش خواب بد دیدم
دلم از آب میترسید، بخاطرت به دریا زد
تو از دستام سر خوردی، دلم مجبور شد، جا زد
دلم تن داد به طوفانی که خاصیت دریا بود
نمیشد هیچ کاری کرد، این چشمات پیدا بود
منو بی دردسر چشمات به جایی میکشونن که
نشستم از خودم میگم، به گوشت میرسونن که
تو گوشاتو بگیر مجکم، دارم من از خودم میگم
دارم با خودم از روزی که عاشقت شدم میگم
دلم تن داد به طوفانی که خاصیت دریا بود
نمیشد هیچ کاری کرد، این چشمات پیدا بود
منو بی دردسر چشمات به جایی میکشونن که
نشستم از خودم میگم، به گوشت میرسونن که

پویا بیاتی بی دردسر