اشتراک با دوستان

متن ترانه

غروب دلتنگی ما
سرک کشید تو کوچه ها
روزای دل مرده و سرد
رفت و به جاش گرمی اومد
اون همه شب سرمه کشید
یه بار به جاش سرخ و سفید
از اون همه شب یه رنگ
یخ زده حتی دل سنگ
آتیشو از تو خونه
بیا تو کوچه بمونه
سرخی رو از اون بگیرن
زردا بسوزن بمیرن
آتیش بیافته تو دل
هر چه پلید و باطله
گر گر خنده سر بده
غم دلا رو پر بده

کاوه یغمایی 4شنبه سوری