اشتراک با دوستان

متن ترانه

تو گاهی یه حرفت یه امضا یه دست خط
شاید شد عوض کرد یه تقدیرو راحت
نذار یه سرنوشت به پای یک هوس
یه حقی خورده شه از آه ـشون بترس
تو مردی میدونم رهائی از قفس
خدارو جا نذار تو حتی یک نفس
حالا که خدا برای تو خواست شدی از آدمای خاص
تو وعده هاتو بشکنی باید یه روز بدی تقاص
صادق باش توو خلوت و دلِ خودت تو پاتو روی حق نذار
خدارو با خودت ببین تا برنگرده روزگار
حالا که خدا برای تو خواست شدی از آدمای خاص
تو وعده هاتو بشکنی باید یه روز بدی تقاص
صادق باش توو خلوتو دلِ خودت تو پاتو روی حق نذار
خدارو با خودت ببین تا برنگرده روزگار

سامان جلیلی دست خط